زبان انگلیسی تخصصی دانشجویان تربیت بدنی - مربیگری
سه مرحله از مربیگری مهارت موثر
The 3 Stages of Effective Skill Coaching
Being an effective teacher requires more than a solid knowledge base. You must be able to communicate complex information effectively and efficiently while reinforcing your students' efforts to learn. Inefficient skill coaching habits can lead to a frustrating, even demoralizing experience.
معلم مؤثر بودن به چیزی بیش از یک پایگاه دانش مستحکم نیاز دارد. شما باید بتوانید اطلاعات پیچیده را به طور موثر و کارآمد تبادل کنید و در عین حال تلاش های دانش آموزان خود را برای یادگیری تقویت کنید. عادات مربیگری مهارتی ناکارآمد می تواند منجر به تجربه ای خسته کننده و حتی تضعیف کننده شود.
لغات مهم زبان تخصصی تربیت بدنی: effective, efficient, reinforce, inefficient, frustrating, demoralize
A good teacher, however, can change the way an athlete sees himself and his potential. The 3-Stage Model proposes that, for optimal skill acquisition, the type of feedback you give to an athlete should be based on the stage of learning he or she is in.
اما یک معلم خوب می تواند دیدگاه یک ورزشکار را برای خود و توانایی هایش تغییر دهد. مدل 3 مرحله ای پیشنهاد می کند که برای کسب مهارت بهینه، نوع بازخوردی که به یک ورزشکار می دهید باید بر اساس مرحله یادگیری او باشد.
لغات انگلیسی مهم برای رشته تربیت بدنی: potential, optimal, skill acquisition
Say you have a new athlete learning a tennis swing for the first time. The last thing you want to do is frustrate the athlete with instructions he or she can't yet internalize. Conversely, focusing on remedial skills in a veteran athlete may both waste time and cause the athlete's performance to slip.
برای مثال ورزشکاری جدیدی دارید که برای اولین بار ضربه زدن در تنیس را یاد می گیرد. آخرین کاری که می خواهید انجام دهید این است که ورزشکار را با دستورالعمل هایی که هنوز نمی تواند درونی کند، ناامید کنید. برعکس، تمرکز بر مهارت های اصلاحی در یک ورزشکار کهنه کار ممکن است هم، زمان را هدر دهد و هم باعث لغزش عملکرد ورزشکار شود.
لغات مهم: Internalize, remedial, veteran athlete
Below I've outlined the stages of learning and the feedback that's most relevant for each stage. Feedback that doesn't fit a particular stage will prove frustrating for both the coach and the athlete.
در زیر مراحل یادگیری و بازخوردی را که برای هر مرحله مرتبطتر است، شرح دادهام. بازخوردی که برای یک مرحله خاص مناسب نیست، هم برای مربی و هم برای ورزشکار ناامیدکننده خواهد بود.
1 . Cognitive Stage
1. مرحله شناختی
This stage is characterized by a large number of gross errors and variability. Performing a tennis swing for the first time would fit this stage. The athlete may completely miss the ball on one try and then knock it over the fence on the next.
این مرحله با تعداد زیادی خطای فاحش و تنوع مشخص می شود. اجرای ضربه زدن تنیس برای اولین بار برای این مرحله مناسب است. ورزشکار ممکن است در یک تلاش توپ را کاملاً از دست بدهد و سپس در دفعه بعدی آن را روی فنس بکوبد.
In this stage, athletes need to learn everything about the tasks in front of them, from proper stance to how to hold the racket. Feedback should focus on demonstrating specific and sequenced tasks, such as foot placement, grip, racquet level and so on. The learner is processing far more information than simple verbal cues, so small and specific tasks reign supreme.
در این مرحله، ورزشکاران باید همه چیز را در مورد وظایفی که پیش رو دارند، از وضعیت مناسب گرفته تا نحوه نگه داشتن راکت، یاد بگیرند. بازخورد باید بر نشان دادن کارهای خاص و متوالی، مانند قرار دادن پا، گرفتن، سطح راکت و غیره تمرکز کند. یادگیرنده اطلاعات بسیار بیشتری را نسبت به راهنمایی های کلامی ساده پردازش می کند، بنابراین وظایف کوچک و خاص برتری دارند.
Because this initial stage is tough, I always offer strong motivational reinforcement. This is also when a coach establishes a relationship with the athlete. Building trust is always a primary theme with new athletes.
از آنجا که این مرحله اولیه سخت است، من همیشه تقویت انگیزه قوی ارائه می کنم. این نیز زمانی است که یک مربی با ورزشکار رابطه برقرار می کند. ایجاد اعتماد همیشه موضوع اصلی ورزشکاران جدید است.
2. Associative Stage
2. مرحله پیوندی
This stage is characterized by more specific, recurring errors and deficiencies. Athletes piece together the skills they have learned in an attempt to refine a broader movement pattern. They have the knowledge. Now they repetitively refine the skills.
این مرحله با خطاها و کاستی های خاص تر و مکرر مشخص می شود. ورزشکاران در تلاش برای اصلاح الگوی حرکتی گستردهتر، مهارتهایی را که آموختهاند کنار هم میگذارند. آنها دانش دارند. اکنون آنها به طور مکرر مهارت ها را اصلاح می کنند.
In this stage, the coach has a lot of gray area for designing practices and sharing techniques that address individual deficiencies.
در این مرحله، مربی فضای خاکستری زیادی برای طراحی تمرینها و به اشتراکگذاری تکنیکهایی دارد که به کمبودهای فردی رسیدگی میکنند.
3 . Autonomous Stage
3 . مرحله خودمختار
This stage is characterized by the athlete's high level of skill and efficiency. The athlete has high power and speed without sacrificing accuracy. Elite D-I and professional athletes are in this stage. They are beyond the instructional feedback that is so valuable in Stages 1 and 2.
این مرحله با سطح بالای مهارت و کارایی ورزشکار مشخص می شود. ورزشکار از قدرت و سرعت بالایی برخوردار است بدون اینکه دقت را به خطر بیندازد. الیت D-I و ورزشکاران حرفه ای در این مرحله هستند. آنها فراتر از بازخورد آموزشی هستند که در مراحل 1 و 2 بسیار ارزشمند است.
Coaches may prioritize different types of feedback for these athletes, often calling for support from specialists. Sport psychologists, nutritionists and other niche practitioners often come together to enhance an athlete's skill set once the athlete has become "autonomous." An important takeaway for this athlete is not that coaching is less important, but that the coaching should be more specific and intricate, almost to the point of mathematical (timing of plays is a great example). Athletes in this stage may be overzealous rather than under-motivated, making it important to set training parameters.
مربیان ممکن است انواع مختلف بازخورد را برای این ورزشکاران در اولویت قرار دهند و اغلب از متخصصان حمایت میکنند. روانشناسان ورزشی، متخصصان تغذیه و سایر متخصصان حرفه ای اغلب گرد هم می آیند تا پس از اینکه ورزشکار «خودمختار» شود، مجموعه مهارت های ورزشکار را تقویت کنند. نکته مهم برای این ورزشکار این نیست که مربیگری از اهمیت کمتری برخوردار است، بلکه این است که مربیگری باید دقیق تر و پیچیده تر باشد، تقریباً تا حد ریاضی (زمان بندی بازی ها یک مثال عالی است). ورزشکاران در این مرحله ممکن است بیش از حد مشتاق باشند تا کم انگیزه، که تعیین پارامترهای تمرین را مهم می کند.
Team coaches may focus on "X-factors" like refining the systematic game plan while referring the athlete to specialists for any specific needs or deficiencies. Some may not be easily seen, such as emotional or nutritional deficiencies. Again, the coach's relationships with specialists could be very valuable with this group of athletes.
مربیان تیم ممکن است بر روی "فاکتورهای ایکس" مانند اصلاح برنامه بازی سیستماتیک تمرکز کنند، در حالی که ورزشکار را برای هر گونه نیاز یا کمبود خاص به متخصصان ارجاع می دهند. برخی از آنها ممکن است به راحتی دیده نشوند، مانند کمبودهای عاطفی یا تغذیه ای. باز هم ارتباط مربی با متخصصان می تواند برای این دسته از ورزشکاران بسیار ارزشمند باشد.
This 3 Stage Model gives us great direction to streamline our efforts, focus our critiques and direct our feedback—especially with new athletes with whom we haven't yet developed a rapport.
این مدل 3 مرحلهای به ما جهت سادهسازی تلاشهایمان، تمرکز بر انتقادات و هدایت بازخوردمان را میدهد - بهویژه با ورزشکاران جدیدی که هنوز با آنها ارتباط برقرار نکردهایم.
عالی بود خسته نباشید